از میان مطالب



امام خمینی (ره): من روز ۱۵ خرداد را برای همیشه عزای عمومی اعلام می‌کنم

            پس‌ازآنکه لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی توسط هیئت‌وزیران به دلیل مخالفت مراجع دینی و امام خمینی (ره) ملغی اعلام گردید. شاه با تغییر این لایحه در قالب اصول شش‌گانه به نام انقلاب سفید در روز 19 دی 41 اعلام کرد می‌خواهد اجرای این اصول را به رفراندم بگذارد. امام خمینی (ره) و علمای دینی این رفراندم را با برپایی تظاهراتی در تهران و قم و تعطیلی بازار تهران تحریم کردند که متعاقب آن عده‌ای مجروح و دستگیر شدند. شاه برای متقاعد کردن ون در 4 بهمن 41 عازم قم می‌شود و علیرغم مخالفت ون در ششم بهمن‌ماه رفراندم با نیرنگ و تقلب برگزار می‌شود.

ادامه مطلب


به ایرانیه گفتند چرا دخترای کو ول کردی رفتی با اروپایی ازدواج کردی

گفت چنتا فایده داره که براتون میگم


فواید مادی:


1 -مهریه 1000سکه ای نمیخواد 

2 -خرج عروسی 100 میلیون نمیشه

3 -تزیین ماشین عروس 1 میلیونی نمیخواد

4 -طلا و جواهرات بمبلغ 50 میلیون نمیخواد

5 -لباس عروس سه میلیونی نمیخواد

6 -تالار 30 میلیونی برای جشن عروسی نمیخواد 

7 -خوشکلیش طبیعیه  نمیخواد هرماه 500 هزار تومن لوازم آرایشی بخرم

8 -کم غذا میخوره و هرماه 500 هزار تومن خرج خوراکمون کم میشه

ادامه مطلب

خاطره قرار ملاقات با امام رضا ع

در عصر یک روز زمستانی سال ۱۳۸۶ که در خانه پدر بزرگ همسرم در گیلان بودیم، با خانواده تصمیم گرفتیم به زیارت آستانه اشرفیه برویم.به نیت رفع مشکلی که برای همسرم ایجاد شده بود  به داخل حرم رفته و  سلام کردم و از ایشان خواستم که ازخدا بخواهد مشکل ما  حل شود و بعد نماز زیارت، کتاب تاریخ انقلاب سید اشرف را در باره  زندگی ایشان خریدیم و به  خانه پدر بزرگ همسرم بازگشتیم که تقریبا نیم ساعت فاصله داشت.فردا  بعد از اذان، نماز صبح را خواندم و نگران  در  بسترم  درحال رازونیاز با خدا  درهمان لحظه خواب وبیداری یا عالم مکاشفه گوش هایم حال اکو صدای خوش الحانی را شنید: دیشب به زیارت ما(از این ما فهمیدم از خانواده حضرت اشرف و بدون تردید برادرش امام رضا ع هست) آمده بودید و دعا کردید ؟! .  دعای شما مستجاب شد . بیائید پیش من ! من گریان گفتم  کی بیائیم؟ به ما که مرخصی نمی دهند، در جواب،  با تاکید گفت : ساعت هفت ونیم صبح. 

ادامه مطلب

بالابرنده ها و پایین آورنده های فشارخون در گیاهان داروئی
+ نوشته شده در دوشنبه دهم بهمن 1390 ساعت 10:2 شماره پست: 20

 

 پایین آورنده های فشارخون

گل نسترن ، گل محمدی و گلاب ، برگ زیتون (دقیقا) ، زیرفون ،به لیمو، چای ترش یا مکی

تخم کتان یا برزک،کرفس، دارچین Cinnamon، رازیانه fennel، گل میخک cloves

مرزنجوش   marjoram ، پونه کوهی oregano، ترخون tarragon،زرچوبه هندی curry

ریحان basil،سیاه دانه، سنبل الطیب ،شاه توت،کنجد، سیب زمینی ،گوجه سبز، شکلات تلخ

لوبیا، لبو، فندق، انجیر، ذغال اخته، خارخاسک، زرشک ،چغندر ، عناب(Jujube)

دم آلبالو و دم گیلاس، کیالک یا ولیکHawthorn، فلفل سیاه black pepper

جنسینگ Ginseng، Hyssopزوفا ،  شیر شتر، هندوانه، تخم آفتابگردان  

ادامه مطلب

علائم حیاتی شامل موارد روبرو می باشد:نبض ـ فشار خون ـ تعداد تنفس ـ درجه حرارت بدن .          

 بیاد داشته باشید که در حین انتقال مصدوم به مرکز درمانی هر ۵ دقیقه علائم حیاتی را کنترل نمایید.

 نبض:

ابتدا با نوک دو انگشت بزرگ و نشانه نقطه لمس نبض را که محل شریان از روی استخوان یا جسم سخت می باشد پیدا کنیدمانند نقطه لمس نبض رادیال که در قسمت داخلی مچ دست ( پایین انگشت شصت ) و روی استخوان را قرار دارد و یا نقطه نبض کاروتید که در روی گردن و یا شیار کنار عضله scm در فرورفتگی کنار سیب ادم می باشد. سپس این دو انگشت را به ارامی بر روی این مکانها بگذارید. هر دو شریان کاروتید را هم زمان لمس نکنید و فشار زیادی بر روی این شریان وارد ننمائید زیرا در ریتم ضربان قلبی اختلال ایجاد می کند.با انگشت شصت نبض را لمس نکنید زیرا خود شصت نبض قابل لمس دارد. در بزرگسالان رایجترین محل برای لمس نبض شریان رادیال بوده و مطمئن ترین محل شریان کاروتید می باشد.

حدود نبض طبیعی در حالت استراحت:

نوزاد شیر خوار ( صفر تا پنج ماه )                                                       ۱۲۰ـ۱۸۰

شیر خوار (۱۱ـ ۱۶)                                                                           ۱۰۵ـ۱۶۵

شیر خوار ( ۱ ـ۲ ساله)                                                                      ۹۰ ـ۱۵۰

کودک (۳ـ۴ ساله )                                                                           ۸۰ ـ۱۴۰

کودک ( ۵ ـ۷ )                                                                                  ۸۰ـ۱۲۰

کودک (۸ـ۱۱ )                                                                                  ۷۰ـ۱۱۰

فرد بالغ( بیش از ۱۲ سال)                                                                 ۶۰ـ۱۰۰

ادامه مطلب

تشکر رهبر انقلاب از شرکتم در انتخابات

صبح امروز 16اردیبهشت91 که روز گذشته اش درانتخابات مجلس شرکت کرده بودم و با یاد سیدالشهدا خوابیده بودم ،درخواب دیدم که من از خیابان آزادی سمت انقلاب سوار اتوبوسی شدم که رهبر انقلاب آیت الله ای راننده آن بودند و من که پشت سر دیگری وارد اتوبوس شدم و به ایشان سلام دادم وایشان درجواب فرمودند: سلام مسعود آقا ،اینگارمرا می شناختند و من درادامه عرض کردم : خسته نباشید وایشان خیلی محکم تشکر کردند. در اتوبوس از این سعادت گریه ام گرفت و در نزدیکی میدان آزادی یادم افتاد که باید پیاده می شدم از کناری پرسیدم آیا میدان آزادی هم ایستگاه دارد ؟وی گفت نه از آنجا بالاتر میرود.من پیاده شدم و یادم هست دنبال سند واریز وام حج رفتن مادرم بودم که آنرا به من هدیه داده بود.

شاید بخاطر شرکتم در انتخابات ایشان خواستند بدین طریق تشکر نمایند چون روزهای دیگر چنین خوابی نمی دیدم.


در زندگی را بادادن اطلاعات باز نکنیم
+ نوشته شده در چهارشنبه ششم اردیبهشت 1391 

حفظ کردن هر گونه اطلاعات راه دخالت را می بندد.

درجواب دخاالت باید مبهم و کلی پاسخ داد.

با گفتن یک چیز کوچک استقلال خود را از دست ندهیم.

هنگامی  اجازه داریم  تجربیات را در اختیار دیگران بگذاریم که از ما بپرسند.

خواهر،برادر،پدر و مادر قد زندگی خودشان تجربه دارند 

ولی یک کارشناس یک عالمه زندگی دیده و 

بیطرف نظر می دهد و درگیر مسائل عاطفی نیز نمی باشد.



آموزش از مرحوم آیت الله مجتهدی   سال ۱۳۹۰

یک روز نزدیک صبح خواب دیدم برای ادای نماز به مسجدی وارد شده ام .نماز آخر که خوانده شد.من بلافاصله نمازم را فرادا شروع کردم و هنگامیکه سوره اخلاص(قل هوالله احد) را میخواندم، مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی که روبرو نشسته بودند جلو آمده وپای چپم راگرفتند وبه من فرمودند :بین قل هوالله احد والله الصمد فاصله بده.واین سوره را تاآخر با طمئنینه خواندند.بعد یادآور شدند که باید درقنوت وپایان نماز ،هم صلوات فرستاد.درپایان نماز وقتی با پسرم ازآن مسجد که ظاهرا درسعادت آباد(دانشگاه امام صادق ع)بود خارج می شدیم در بیرون مسجد یک میزی با پارچه سبز بود که روی آن ظروفی پر ازانار برای تعارف گذاشته بودند که بنظرمی رسید نذر امام حسین باشد.من یک ظرف انار برداشتم و به پسرم ،شیشه ای  از آب انار را داده بودند .پس ازاین خواب بیدار شدم ووقت نمازصبح بود که آنرا با آرامش خواندم.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

مصطفی Rogg Diego تعمیرات لوازم خانگی Patricia خرید اینترنتی ارزان | خرید پستی ارزان شمیم هنر نسیم سفر ديوارپوش بتن اکسپوز طرفند های گل و گیاه